کد مطلب:154195 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:142
سر عمر نزد محمد حنفیه
مختار سر عمر سعد و فرزندش را همراه مسافر بن سعید و ظبیان بن عماره برای محمد حنفیه فرستاد و نامه ای هم به این مضمون به وی نگاشت:
بسم الله الرحمان الرحیم نامه ای است به مهدی امت محمد بن علی از طرف مختار بن ابی عبید. درود بر تو ای مهدی، خدائی را سپاسگزارم كه جز او خدائی نیست كه مرا برای شكنجه دادن به دشمنان آماده ساخت، آنها را كشته و یا اسیر و در بدر ساختم، خدا را شكر می كنم كه كشندگان شما را كشت و یاور شما را یاری كرد، سر عمر سعد و فرزندش را به سوی شما فرستادم و هر كه را كه در خون شما شركت داشته و بر او دست یافته ایم و تا وقتی كه نفس كشی از ایشان در روی زمین باشند دست نخواهم كشید، خواهش می كنم نظریه خودتان را برایم بنویسید، درود بر شما ای مهدی.
تصادفا در وقتیكه محمد حنیه با كسانیكه با او بودند از مختار صحبت می كرد و از او انتقاد می نمود سرها را وارد كردند، همینكه چشم محمد به سر عمر افتاد سجده شكر به جا آورد و سپس دست به دعا گشود و عرض كرد: پروردگارا این روز را از مختار فراموش مكن، و از طرف خاندان پیامبرت بهترین پاداش به او عطا فرما! بخدا قسم از این پس لغزشی برای مختار نیست! [1] .
بسم الله الرحمان الرحیم نامه ای است به مهدی امت محمد بن علی از طرف مختار بن ابی عبید. درود بر تو ای مهدی، خدائی را سپاسگزارم كه جز او خدائی نیست كه مرا برای شكنجه دادن به دشمنان آماده ساخت، آنها را كشته و یا اسیر و در بدر ساختم، خدا را شكر می كنم كه كشندگان شما را كشت و یاور شما را یاری كرد، سر عمر سعد و فرزندش را به سوی شما فرستادم و هر كه را كه در خون شما شركت داشته و بر او دست یافته ایم و تا وقتی كه نفس كشی از ایشان در روی زمین باشند دست نخواهم كشید، خواهش می كنم نظریه خودتان را برایم بنویسید، درود بر شما ای مهدی.
تصادفا در وقتیكه محمد حنیه با كسانیكه با او بودند از مختار صحبت می كرد و از او انتقاد می نمود سرها را وارد كردند، همینكه چشم محمد به سر عمر افتاد سجده شكر به جا آورد و سپس دست به دعا گشود و عرض كرد: پروردگارا این روز را از مختار فراموش مكن، و از طرف خاندان پیامبرت بهترین پاداش به او عطا فرما! بخدا قسم از این پس لغزشی برای مختار نیست! [1] .
[1] طبري 675:8 بحار 379:45.